سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر مطهر برادر در کوفه

شاعر : سید پوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

خواهرت تفـسیر کرد آیات قـرآن تو را            سنگ‌ خوردم تا نبـینم سگ باران تو را

چند شب پیشم نبودی گیسویت آشفـته شد            بعد من کی شانه‌ زد موی پریشان‌ تو را؟!


خواستم سر را بگیرم باز سرگردان شدم            کی تمامش می‌کنند این دستگردان‌ تورا

بر سر هر کوچه اول سرشماری می‌کنم            تا مـبـادا گـم کـنـم‌ طفـل هـراسان تو را

چشم‌ سنگین دردش از‌ دستان‌ سنگین بدتر است            هـر کجـای کـوفـه دیـدم آشـنایـان‌ تو را

نـیـزه‌ات را عـامـدانه بیـن‌ زنها می‌بـرد            ای خـدا لعـنـت کـند آقـا‌ نگـهـبـان تو را

کشتی امن نجـاتم! فکر طـوفان را مکن            تا گرفته خواهرت در دست سکان تو را

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تدلیس یا تحریف سخان ائمّه؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.




بر سر هر کوچه اول سرشماری می‌کنم            چـندجا گـم کـرده‌ام‌ طفـل هراسان تو را



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع جشن، شادی، رقصیدن و ... در شام بوده نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ....



گـرچه من داغ بـرادر دارم اما کوفـیان            جـشن می‌گیرند اینجا عـید قـربان تو را




نان با منت به ما دادند آن‌ هم نان خشک            مردمی که‌ خورده بودند از ازل نان تو را